جدول جو
جدول جو

معنی پر عتاب - جستجوی لغت در جدول جو

پر عتاب
پر خاشگر پرپرخاش پر ملامت
تصویری از پر عتاب
تصویر پر عتاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرعتاب
تصویر پرعتاب
پر ملامت
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بسیار خوابد نوام مقابل کم خواب. یا جامه پر خواب. جامه ای که خمل بسیار دارد مقابل کم خواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر عجایب
تصویر پر عجایب
شگفتبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشتاب
تصویر پرشتاب
چالاک، سریع، تند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشتاب
تصویر پرشتاب
سریع، چالاک، تند، بی آرام، بی قرار، برای مثال هر آنگه که دانا بود پرشتاب / چه دانش مر او را چه بر سبزه آب (فردوسی - ۷/۵۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
پرتحمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
تیر پرتاب، نوعی تیر که آن را بسیار دور توان انداخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
بسیار تابیده، تابدار، پر پیچ و خم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
انداختن و پرت کردن چیزی از جایی به جای دیگر، پرش، مسافتی که تیر از محل رها شدن تا افتادن بپیماید، پرتاب تیر، تیر پرتاب، برای مثال یکی کنده کرده به گرد اندرون / به پهنای پرتاب تیری فزون (فردوسی - ۵/۲۰۳)
پرتاب کردن: پرت کردن، دور افکندن، دور انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
((پَ))
انداختن، پرت کردن، پرش، پرتو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرتاب
تصویر پرتاب
پرپیچ و شکن، چیزی که سخت تافته شده است
فرهنگ فارسی معین